در این مقاله قصد داریم ازدواج سفید را به صورت جامع مورد بررسی قراردهیم. ازدواج سفید به معنای زندگی کردن زن و مرد بدون ازدواج و نکاح می باشد، داخل مقاله هر آنچه که باید در رابطه با این نوع ازدواج را بدانید برای شما عزیزان قرار داده ایم.
مطالبی که در این صفحه خواهید خواند:
ازدواج سفید
همانطور که بالا تر نیز گفته شد ازدواج سفید به نوعی از ازدواج گفته می شود که در آن هیچ یک از زوجین تعهد کتبی و سندی ای نسبت به یکدیگر ندارند. این نوع ازدواج بر خلاف عقد دائم و ازدواج ثبتی فاقد هیچ گونه مسئولیت پذیری و تعهدات می باشد.
وقتی دو نفر بدون عقد رسمی زندگی مشترک خود را در ایران تشکیل داده و به اصطلاح ازدواج می کنند به این نوع از ازدواج های غیر رسمی در ایران ازدواج سفید می گویند.
پیشنهاد میشود: زن ناشزه
فواید ازدواج سفید
بسیاری از افراد گمان میکنند این نوع ازدواج یکی از بهترین نوع ازدواج بوده و زوجین میتوانند آزادانه با یکدیگر زندگی کرده و هر زمان که بخواهد از یکدیگر جدا شوند، و این مورد را یکی از فواید ازدواج سفید می نامند، موار ددیگری که افراد به عنوان فواید ازدواج سفید میدانند عبارت است از:
- حل شدن مشکلات مربوط به خانه و مسکن
- زمان برای شناخت فرد متقابل
- راهی برای حل مشکلات مالی
متاسفانه امروزه ازدواج سفید یکی از راه های فرار دختران و پسران از مشکلات مالی و همچنین مشکلات مربوط به خانه و مسکن شده است، اما لازم به ذکر است ازدواج سفید معایبی را با خود به همراه دارد که این معایب عبارت اند از:
- خیانت طرفین به یکدیگر با توجه به متعهد نبودن در قبال یکدیگر در ازدواج سفید
- طرد شدن طرفین از سوی خانواده ها در ازدواج سفید
- رواج فساد در جامعه و کم اهمیت شدن بنیان خانواده در ازدواج سفید
- عدم ثبت قانونی و محق نشدن افراد در ازدواج سفید
- کاهش ارزش ازدواج رسمی در ازدواج سفید
- کاهش میل به ازدواج رسمی در ازدواج سفید
- عدم برقراری توارث بین طرفین در ازدواج سفید
ازدواج سفید چیست؟ مصاحبه با زوجی که به صورت سفید ازدواج کرده اند
برای پاسخ به این سوال که ازدواج سفید چیست؟ مصاحبه با زوجی که به صورت سفید ازدواج کرده اند با توجه به گفته های بالا میتوان گفت، ازدواج سفید یکی از مخرب ترین نوع ازدواج می باشد که در واقع حتی واژه ازدواج را هم نمیتوان برای آن به کار برد و به نوعی زندگی زن و مرد با یکدیگر معنی می شود. با توجه به گفته های بالا تر در این نوع ازدواج اطلاعات مربوط به آن در هیچ دفتر ثبت اسنادی ثبت نمیشود.
یکی از روان شناسان تخصصی و حرفه ای در زمینه ی ازدواج سفید میگوید در مصاحبه با زوجی که به صورت سفید ازدواج کرده اند،
قرار ملاقات را در خانهشان میگذاریم. دورادور میشناسمشان. مرد و زنی هستند سی و چندساله، فرهنگی، تحصیلکرده و از طبقه متوسط. میدانند قرار است درباره نوع زندگیشان، درباره آنچه این روزها به آن “ازدواج سفید” گفته میشود یا خیلیها از آن تعبیر همزیستی دارند و زندگی مشترک زن و مرد بدون مراحل قانونی و شرعی است، گزارش بنویسم. قرار است بنشینیم و یکی دوساعت حرف بزنیم تا به سوالهایی که توی ذهنم دارم جواب بدهند. یکیشان چای میآورد و دیگری شیرینی. تا مینشینند، به انگشتشان نگاه میکنم. زن که متوجه میشود دلیل نگاهم چیست، با خنده میگوید “نه، ما حلقه نداریم”. و ادامه میدهد: “این سبک زندگی با آنچه همیشه همه جا دیدهاید تفاوت دارد دیگر، قرار نیست کارهایی را بکنیم که بقیه انجام میدهند. در زندگی ما از رسم و رسوم و خریدها و خرجهای اضافه خبری نیست. ضمن این که تا جایی که میشود، باید نشانههای ظاهری را حذف کنیم، چون جامعه ما این زندگی را نمیپسندد، میدانید که؟” میدانم. سرم را تکان میدهم که یعنی میدانم “برای همین الان اینجا هستم، که بدانم چرا با این که جامعه این سبک زندگی را نمیپسندد، آن را انتخاب کردهاید و حتی مجبور میشوید به جای دفاع از آن، پنهانش کنید و این همه سختی را تحمل کنید؟”
لیوان چایش را برمیدارد و میگوید: “تمام زندگیها همینطور است. هر کدام سختیها و مزیتهای خودش را دارد. این شیوه زندگی هم همینطور. از نظر ما اتفاق عجیب و غریبی نیست ولی از نظر دیگران هست، پس مجبوریم پنهانش کنیم. راستش، این سختترین بخش قضیه است. اگر به شیوه دیگران ازدواج کرده بودیم و بعد زیر یک سقف زندگی میکردیم، نیازی به این همه پنهانکاری و ترس از برملا شدن قضیه نداشتیم، اما حالا بعضی از دوستان و آشنایانمان وضعیت زندگی ما را میدانند، بعضی نمیدانند، گاهی باید مراقب باشیم که بقیه نفهمند و گاهی خیالمان راحت است. همکارها نباید سر در بیاورند، دوستها اشکالی ندارد، بعضی از اعضای فامیل میتوانند بدانند و بعضی دیگر نه، به همکلاسیها و همسایهها چه بگوییم که هزار جور فکر به سرشان نزند. چطور بگویم چه حسی است …”
میگویم: “سردرگمی؟ دوگانگی؟…” با سر تایید میکند: “دقیقا همین، دوگانگی. فکر کنید یک فرم به شما میدهند که پر کنید، تا به قسمت متاهل یا مجرد میرسید، میدانید تکلیفتان چیست. یا متاهل هستید و با همسرتان زندگی میکنید یا مجردید. اما من بارها در این شرایط قرار گرفتهام و از خودم پرسیدهام خب، تو کدامی؟ و به نتیجه نرسیدهام. شاید به نظر شما ساده بیاید اما این بدترین حسی بوده که داشتهام. این که ندانید چه هستید و که هستید.”
نگاه متعجبم را میفهمد که پس چرا؟! مرد جواب میدهد: “اما چیزهای مهمتر از این هست که مجابمان میکند اینطور زندگی کنیم.”
منتظر دلایل مهمی هستم که مجابشان کرده است. ادامه میدهد: “همین آمار طلاق را نگاه کنید که روز به روز بیشتر میشود. ما نمیخواهیم یکی از اینها باشیم. میخواهیم اول به شناخت از همدیگر برسیم و بعد اگر دیدیدم همدیگر را برای تمام عمرمان میخواهیم آنوقت به این موضوع رسمیت بدهیم، نه این که مثل خیلیها ندیده و نشناخته وارد یک رابطه دائمی شویم که در ادامه آن مثل خیلیهای دیگر یا از هم جدا شویم یا دلزده شویم اما از سر اجبار به زندگیمان ادامه دهیم. قرارمان بین خودمان این است که تا زمانی که “عشق” هست، ادامه بدهیم.”
میپرسم در این چند سال به شناخت نرسیدهاید؟ و اصلا مگر شناخت فقط با زندگی کردن به دست میآید؟ که میگوید: “به شناخت رسیدهایم اما ازدواجمان را ثبت کنیم که چه بشود؟ قوانین دست و پاگیر برای خودمان جور کنیم؟ هزار جور رفت و آمد و خواستگاری و انواع مخالفتها و موافقتها و تشریفات مختلف برای چه؟ همدیگر را انتخاب کردیم و حالا زندگی میکنیم دیگر. هروقت هم دیدیم مناسب نیستیم از هم جدا میشویم.”
میپرسم: “تعهد چطور؟” زن چهره جدی به خودش میگیرد و میگوید: “به نظر ما خیلی مهم است که تعریف مشترکی از “تعهد” داشته باشیم. برای ما تعهد یعنی احساس یگانهای که نسبت به یکدیگر داریم و نوع و میزان رابطهمان را با هم مشخص میکند. به این تعریف پایبندیم و هروقت هرکدام احساس کردیم از این احساس چیزی کم شده یا یکی از ما مایل است رابطه احساسی یا فیزیکی که مخصوص ما دو نفر است را با دیگری تجربه کند، دیگر زندگی مشترکی در کار نخواهد بود. بدون دردسر و دادگاه و طلاق از هم جدا میشویم. میبینید؟ بنابراین خیانتی هم در کار نیست.”
میپرسم یعنی مهمترین دلیلتان برای انتخاب این نوع زندگی همین است؟ نگرانید که مبادا مناسب همدیگر نباشید و میتوانید به راحتی از همدیگر جدا شوید؟ مشکلات دیگری مثلا مشکل اقتصادی برای ازدواج و شروع زندگی مشترک نداشتید؟ مرد دستی به موهایش میکشد و به صندلی تکیه میدهد: “دوستانی داریم که به خاطر مشکلات اقتصادی، بدون این که با هم ازدواج کنند تصمیم گرفتهاند به صورت مشترک با هم زندگی میکنند؛ هردوی دختر و پسر در تهران دانشجو هستند یا تصمیم گرفتهاند جدا از خانوادهشان زندگی کنند و برای این که در مخارج مسکن و انواع قبض و خریدهای روزانه صرفهجویی شود با هم زندگی میکنند.”
و تاکید میکند که: “اما ما دلیلمان اینها نیست. میتوانستیم با یک مراسم ساده و بدون تشریفات هم به عقد همدیگر دربیاییم. ضمن این که این نوع زندگی در کشورهای دیگر هم جواب خودش را پس داده؛ آدمها اول با هم زندگی میکنند، بعد اگر خواستند ازدواج میکنند.”
اشارهام به تفاوت فرهنگها را میپذیرند. قبول میکنند که برای تجربه کردن آنچه در فیلمها دیده یا از آن سوی آبها به گوششان خورده، باید تبعات زیادی را بپذیرند. میپذیرند که مردم هر جامعهای بایدها و نبایدهای خودشان را دارند و اصلا برای همین است که در موارد زیادی شرایطشان را از دیگران پنهان میکنند؛ اما در نهایت به اینجا میرسیم که: “اما فعلا که درباره این زندگی توافق کردهایم.”
میرسم به این که تکلیفتان با بچهدار شدن چیست؟ “مسلما هرگز، اصلا. مگر دیوانهایم؟ هم دلمان بچه نمیخواهد و هم در این شرایط بلاتکلیف؟ ما حتی هنوز مسافرت نمیتوانیم برویم، در هتل نمیتوانیم با هم بمانیم چون اسممان در شناسنامه همدیگر ثبت نشده، در مناسبتها و مراسم خانوادگی نمیتوانیم با هم باشیم، از تسهیلاتی که به متاهلها داده میشود بیبهرهایم، برای اجاره کردن خانه مشکل داریم، آنوقت بچهدار هم بشویم؟ استرس و نگرانی پنهان زندگی کردن دو نفره کافی نیست؟”
بعد از حرفهای دیگرمان درباره مسائل مختلف، میپرسم: فکر میکنید بتوانید به بقیه هم پیشنهاد بدهید اینطور زندگی کنند؟ بعد از چند دقیقه، زن سکوت را میشکند: “راستش این است که نمیدانم! یک جور شنا کردن خلاف جریان آب است دیگر. سختیهای خودش را دارد. این تصمیمها به شرایط آدمها بستگی دارد. تنها چیزی که میدانم این است که من استقلال مالی و شخصیتی دارم و به علاقه شریک زندگیام نسبت به خودم اطمینان دارم در غیر این صورت قطعا آسیب میدیدم. میدانید؟ این زندگی برای زنها خطرناکتر است. دوستان دختری داشتم که با تصور این که زندگیشان زیر یک سقف با پسر مورد علاقهشان به ازدواج میانجامد یا این که فکر میکردند این زندگی دوام دارد وارد رابطهای شدند اما درنهایت از اینجا مانده و از آنجا رانده شدند. دیگر خانوادهشان آنها را نپذیرفت و رابطهشان به یک رابطه دائمی هم منجر نشد. در این میان هم آنقدر از لحاظ عاطفی و اقتصادی وابسته شدند که بعد از جدایی از شریک زندگیشان به افسردگیهای شدید یا حتی اعتیاد دچار شدند.”
به لیوان خالی چایش نگاه میکند و ادامه میدهد: “نه این که پسرها آسیب نبینند، اما تربیت خانوادگی و اجتماعی ما طوری است که به دخترها اعتماد به نفس کمتری داده میشود بنابراین اگر این زندگی را انتخاب کنند و بعد آنچه در ذهنشان ساختهاند از بین برود، چیزی برایشان باقی نمیماند. دستکم در زندگیهای متعارف، بعد از جدایی از همسرشان یا هنگام اختلاف، حمایت خانواده و اطرافیانشان را دارند، از بعضی حمایتهای مادی و قانونی بهرهمند میشوند، اما اگر در این زندگی حواسشان به خودشان نباشد، بازنده اصلی آنها هستند. از نظر فیزیکی هم که خودتان میدانید زنان چقدر ممکن است آسیب ببینند. سقط جنینهای مکرر دوستانم را دیدهام. میدانم یک رابطه نامطمئن و ناپایدار چطور میتواند از نظر روحی و جسمی زنان را تهدید کند و به آنها ضربه بزند. اینها فقط توی فیلمها نیست. این اتفاقها را با چشم خودم دیدهام…”
در را که میبندم و از خانهشان بیرون میآیم، به سوالهای بسیار دیگری فکر میکنم که توی ذهنم دارم. بیشتر از همه به این فکر میکنم که با همه این حرفها که گفتند، توی دلشان، توی فکرشان، با خودشان چند چندند؟ چقدر به آیندهای که قرار است بیاید خوشبینند؟ چقدر میتوانند آجرهای رابطهشان را اینطور روی هم بچینند و نترسند که هر باد و طوفانی ممکن است آن را از هم متلاشی کند؟ اصلا دلشان میآید بدون نقشه، آجر روی آجر بگذارند؟
فرزندان در ازدواج سفید
یکی از سوالاتی که همواره ذهن افراد را در زمینه ازدواج سفید درگیر خود کرده است این است که تکلیف فرزندان در ازدواج سفید چه میشود؟
همانطور که بالا تر نیز گفته شد یکی از معایب ازدواج سفید این است که افراد به دلیل متعهد نبودن به فرد مقابل فرزند خود را قبول نکرده و منکر این موضوع میشوند.
یکی از آسیبهای ازدواج سفید در ایران، سرنوشت فرزندان ناشی از این نوع روابط است که ناخودآگاه هم ممکن است به وجود بیاید. این کودکان چه سرنوشتی خواهند داشت؟ این کودکان بالاخره قرار است در آینده در مدرسه ثبتنام شوند و شناسنامه میخواهند. در حالی که ثبت رسمی نشدهاند. در آینده اگر چنین مشکلی باشد، با فاجعه مواجه میشویم. به همین خاطر اگر جوانان به دفاتر مشاوره مراجعه کنند و همه تبعات رابطههای ازدواج سفید به آنها گفته شود، نسبت به آن چیزی که فکر میکنند درست انتخاب کردهاند، روشن خواهند شد.
ازدواج سفید در تهران
ازدواج سفید در تهران سال های زیادی می باشد که رواج یافته است، یکی از دلایل اینکه افراد در تهران رو به ازدواج سفید می آورند مشکلات اقتصادی می باشد، افزایش بیکاری و مشکلات مالی اصلی ترین دلیل رو اوردن جوانان کشور به ازدواج سفید می بادشد، متاسفانه از دیدگاه فقها مخصوصا آیت الله مكارم شیرازی اصل براین است که این ازدواج حكم زنا را دارد که هم خانه شدن بدون ازدواج رسمی، از نظر دینی هیچ فرقی با زنا ندارد. و به هیچ عنوان نمی توان خصیصه هاي ازدواج را در آن یافت.
همچنین فرزندان افرادی که با یکدیگر ازدواج سفید کرده اند شرایط زیر را در زمینه ی مخصوص به خود خواهند داشت:
نسب:
ماده 1167 قانون مدنی: طفل متولد از زنا ملحق به زانی نمی شود. بنابر این ماده:
در ازدواج سفید نسب بین فرزند و پدر برقرار نمی شود و طفل به پدر خود منتسب نمی شود، ، اما نسب بین مادر و فرزند برقرار میشود.
ارث:
ماده 884 قانون مدنی: ولد الزنا از پدر و مادر و اقوام آنان ارث نمی برد، لیکن اگر حرمت رابطه که طفل ثمره آن است نسبت به یکی از ابوین ثابت و نسبت به دیگری به واسطه اکراه یا شبهه مجازات زنا نباشد طفل فقط از این طرف و اقوام او ارث می برد و بالعکس.
در ازدواج سفید ، نسب بین پدر و فرزند شکل نمیگیرد، پس نه پدر از فرزند ارث میبرد نه فرزند از پدر.
اما در خصوص مادر ، فرزند از لحاظ نسب به مادر منتسب میشود و هم مادر از فرزند ارث میبرد و هم فرزند از مادر.
نفقه و هزینه های فرزند:
در ازدواج دائم، هزینههای مالی زندگی فرزند تا سنین مشخصی با توجه به جنسیت فرزند با پدر می باشد .
فرزند حاصل از زنا ، هرچند ارث نمی برد ، ولی مشمول دریافت نفقه از پدر خود هست.
داشتن شناسنامه:
فرزند حاصل از ازدواج سفید در ایران ، همچون سایر اصفال می تواند به نام مادر و پدر خود شناسنامه داشته باشد.
قانون گذار جهت حمایت از این کودکان که ناخواسته به این دنیا آمده اند ، در این خصوص از آنها حمایت کرده است.
اختیارات و تصمیم گیری برای فرزند:
هر چند که فرزند حاصل از ازدواج سفید ، قرزند شرعی نیست ولی این فرزند رابطه طبیعی با پدر و مادر خود دارد.
لذا شرایط حضانت ، نفقه ، ولایت همچنان مانند سایر اطفال با پدر و مادر خود دارد.
پیشنهاد میشود: مساحقه چیست
سایت ازدواج سفید
امروزه یکی از بیشترین جستجو های جوانان ایرانی در گوگل سایت ازدواج سفید می باشد، بسیاری از وب سایت هایی در سراسر اینترنت وجود دارند که با عنوان سایت ازدواج سفید فعالیت دارند، حافظون، شیدایی، توبا، همدردی. سایت هایی هستند که در آن ها افراد مشغول فعالیت هستند.
جرم ازدواج سفید چیست
برای پاسخ به این سوال که جرم ازدواج سفید چیست باید بگوییم قانون مجازات اسلامی با استناد به شرع مبین اسلا، هرگونه رابطه غیر شرعی فی مابین زن و مرد را ممنوع و برای آن مجازات تعیین کرده است. این مجازات در کشورهای غربی موضوعیتی نداشته و این پدیده نیز جرم نیست اما در ایران نه تنها این پدیده پدیده ای مجرمانه می باشد بلکه برای آن مجازات از انواع حد و تعزیر در نظر گرفته شده است لذا دختران و پسران ایرانی الگو برداری کاملا غلطی از این سبک زندگی غربی داشته و دارند.
مطابق قانون مجازات اسلامی جرم فعل یا ترک فعلی است که توسط قانون گذار برای آن مجازات تعیین شده است. با توجه به این تعریف از جرم که در ماده 2 قانون مجازات اسلامی آمده است و این مسئله که قانون گذار ایران تاکنون اقدام به تصویب قانون صریحی در خصوص ازدواج سفید نکرده و مجازاتی برای آن در نظر نگرفته است نمی توان گفت ازدواج سفید در ایران جرم محسوب می شود.
پیشنهاد میشود: افضا چیست
سوالات متداول
ازدواج سفید به معنای زندگی کردن زن و مرد با یکدیگر بدون عقد و ثبت ازدواج می باشد،
قانون گذار ایران تاکنون اقدام به تصویب قانون صریحی در خصوص ازدواج سفید نکرده و مجازاتی برای آن در نظر نگرفته است نمی توان گفت ازدواج سفید در ایران جرم محسوب می شود.